شیما قاسمی
شنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۴، ۱۰:۵۵ ق.ظ
همیشه گریزانم از سالها بعد
ک هم را دوباره ببینیم...
و من زیبا نباشم
صدایم بلرزد
و لب هایم با هیچ ماتیک قرمزی
تو را به سوی من نکشاند
و من خوابیده در فقر جنسی، دیگر آن زنی نباشم
که آسمانی را به زمین میدوخت...
حالا باران می بارد
و من مدیترانه را با گلپونه ها ی بسطامی قدم میزنم
و می دانم گفتن هیچ دوستت دارمی
دیگر به درد ما نخواهد خورد...
🍁#روزهای_جمعه
🍁#اشعار_شما
۹۴/۱۰/۲۶